بالاخره آموزشی ما هم تموم شد و با سلامت کامل برگشتیم به آغوش گرم خونواده!
البته فعلا که احساس می کنیم سالمیم و آغوش هم چون اولشه هنوز گرمه !
خبری نیست ! ( به نقل از مربی آموزشیم امین شنبه ای) …

ادامه در ادامه …
ده دوازده روز مرخصی که البته الان دیگه آخراشه و باید یکی دو روز دیگه برم بندر عباس سر یگانم!
تبدیل شدم به ناوبان سوت تفنگدار دریایی ابراهیم پارسایی !
این مرخصی مث برق گذشت.نفهمیدم چجوری تموم شد!
همون روز اول که اومدم دیدم گند زده شده به سایتام . همه ویروسش شده بودن…
عجب …
خلاصه مرخصی صرف تعمیر و راه اندازی مجدد این سایت ها شد.تازه بعد یازده روز الان فرصت کردم یه دستی به این جا بکشم و یه حالی بهش بدم!
قشنگ شده نه ؟!
و اما برسیم به عنوان پست!
چرا میرزا ابراهیم خان شکارچی …
سومین روز مرخصی قرار شد بریم شکار . دیدیم هیچ لباسی برازنده تر از این نیست برای شکار رفتن !
و البته جالبتر این بود که دو تا بنده خدا که همون اطراف مشغول شکار بودن ، وقتی دیدن ما داریم با این سر و وضع میریم طرفشون ، فکر کردن ما شکار بان هستیم و اومدیم براشون دردسر درست کنیم !